18 ساعت است خیره شدهام به درخت نیمه خشک پشت پنجره. کاش باران میبارید. شاید اگر باران میبارید میتوانستم گریه کنم.فروغی میخواند... بعد از این همه ساعت، نسکافهی کنار دستم هم دیگر باید سردِ سرد شده باشد. همهی آهنگهایش را از برم اما تمام این ساعتها را نمیشنوم چه میخواند.
همیشه همین است. تصویری از جلوی چشمم رد میشود؛ تمام خواب و خوراکم، ورزش و تفریح، درس و کتاب و ... همه و همه تبدیل میشوند به خیرهگی!
خیرهگیها، خیرهگیها، خیرهگی
خیرهگیها و سکوت
خیرهگی و افق سرخ غروب
خیرهگی و علف تردِ بهار
خیرهگی و شبح کوه و درختان در شب
خیرهگی و چرخش گردن جغد
خیرهگی و بازی ستارهها...
ساعتها خیره میشوم به بیرون، بدون اینکه چیزی ببینم. ساعتها فروغی میخواند بدون اینکه چیزی بشنوم؛ ساعتها، ساعتها، ساعتها... بدون اینکه ثانیهای بگذرد. ساعتها قدم میزنم بدون ذرهای جلو رفتن، ساعتها دویدن اما دریغ از ذرهای دور شدن... فروغی میخواند
تصویری از جلوی چشمم میگذرد. کاش به جای آویختن از یکدگر وقتی تمام جهان در راه است و ول است و رهاست، گفته بود ایستک هلویی که سه ماه است گوشهی یخچال است...
میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانهی خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانهی خویش
همیشه همین است. تصویری از جلوی چشمم رد میشود؛ تمام خواب و خوراکم، ورزش و تفریح، درس و کتاب و ... همه و همه تبدیل میشوند به خیرهگی!
خیرهگیها، خیرهگیها، خیرهگی
خیرهگیها و سکوت
خیرهگی و افق سرخ غروب
خیرهگی و علف تردِ بهار
خیرهگی و شبح کوه و درختان در شب
خیرهگی و چرخش گردن جغد
خیرهگی و بازی ستارهها...
ساعتها خیره میشوم به بیرون، بدون اینکه چیزی ببینم. ساعتها فروغی میخواند بدون اینکه چیزی بشنوم؛ ساعتها، ساعتها، ساعتها... بدون اینکه ثانیهای بگذرد. ساعتها قدم میزنم بدون ذرهای جلو رفتن، ساعتها دویدن اما دریغ از ذرهای دور شدن... فروغی میخواند
تصویری از جلوی چشمم میگذرد. کاش به جای آویختن از یکدگر وقتی تمام جهان در راه است و ول است و رهاست، گفته بود ایستک هلویی که سه ماه است گوشهی یخچال است...
میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانهی خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانهی خویش
ناله میلرزد، میرقصد اشک
آه، بگذار که بگریزم من...
پ.ن: نمیدانم حکایتش چیست که حافظ همیشه حرف دلم را میزند!
آه، بگذار که بگریزم من...
پ.ن: نمیدانم حکایتش چیست که حافظ همیشه حرف دلم را میزند!
بیش از اینها می توان خاموش ماند ....خیره شد در دود یک سیگار...
پاسخحذفقضیه ایستک چیه؟